اتهام جديد امريكا عليه ايران مبني بر اعزام نيرو از سپاه قدس به ايالات متحده براي ترور سفير عربستان در اين كشور و نيز انجام اقدامات تروريستي عليه سفارتخانههاي عربستان و اسرائيل در واشنگتن، به قدري كودكانه طراحي شده بود كه حتي بسياري از كارشناسان غربي و اپوزيسيون داخل و خارج از ايران هم آن را باور نكردهاند.
مصاحبه واشنگتن پست با «رابرت باوئر» مأمور کهنهکار سازمان سیا (CIA) شاهدي بر اين مدعاست. وي كه اکنون تحت عنوان «کارمند سابق سیا و کارشناس مسائل امنیتی» در رسانهها معرفی میشود، در اين گفتوگو، داستان سرايي امريكا و باورناپذيري خود را اينگونه تصريح كرده است: «وضع سپاه قدس خیلی بهتر از این حرفهاست که بخواهد چنین سناریویی را دنبال کند. اگر سپاه قدس تصمیم بگیرد کسی را بکشد، آن شخص قبل از اینکه متوجه بشود، مرده است.»
«رابرت دریفوس»، روزنامهنگار مستقل و مشهور امریکایی نيز در گزارشی با زیر سؤال بردن اتهامات اخیر امریکا بر ضد ایران تصریح کرد که «سفیر عربستان در امریکا در حدی نیست که ایران بخواهد برای کشتنش برنامهریزی کند.» علاوه بر نظرات فراوان از سوي كارشناسان متعدد، مخاطبان رسانههاي غربي از جمله بي بي سي نيز اين سوژه تكراري ايالات متحده را دروغ ميدانند. بيبيسي كه پس از فرافكني اخير بيكار ننشست، در كنار تبليغات منفي، يك نظرسنجي به راهانداخته و از مخاطبان خود خواسته است تا نظرات خود را درباره اين اتهامات و پاسخ ايران ابراز و پيامدهاي اين اتفاق را اعلام كنند. با نگاهي به نظرات ارسال شده به اين رسانه انگليس درمييابيم كه حتي براي مخاطبان آن هم باور كردن آخرين اتهام امريكا عليه ايران سخت است و اكثريت آنها اين سناريوسازيها را از موضع ضعف امريكا ميدانند.
حسابرسي از بيداري اسلامي و ملتهاي عدالتخواه
در این نوشتار به مهمترين اهداف نظام سلطه از طرح اتهامات تكراري عليه ايران ميپردازيم. پس از آنكه مقامات امريكا موضوع ترور سفير عربستان در واشنگتن توسط فرستادههاي ايراني را مطرح كردند، درباره عوامل اين ترور اينگونه توضيح داده شد: «دو ایرانی متهم به ترور سفیر عربستان در واشنگتن و انفجار سفارتخانههای اسرائیل و عربستان در امریکا «منصور ارباب سيار» و «غلام شكوري» هستند.»
اما براساس خبر «اي بي سي نيوز» منصور ارباب سیار ایرانی مقیم تگزاس که مقامات امریکایی وی را مرتبط با سپاه قدس و متهم به طراحی ترور سفیر سعودی در واشنگتن کردهاند، كسي است كه سال ۲۰۰۱ یعنی ۱۰ سال قبل در نیویورک به جرم سرقت بازداشت شده و به زندان افتاده است. از اين رو ساختگي بودن سناريوي امريكاييها به خوبي آشكار ميشود؛ بهاندازهاي كه حتي يک تحليلگر آلماني در اين باره معتقد است: رد پاي عوامل توطئه سوء قصد برنامهريزي شده به جان سفير عربستان در امريکا را نه در تهران بلکه در واشنگتن بايد جستوجو کرد. کنوت ملنتين، تحليلگر روزنامه آلماني يونگه ولت همچنين به اين نكته اشاره كرده است كه اين افراد (ارباب سيار) معمولاً معتادان به موادمخدر يا جانياني هستند که با تهديدهاي گسترده به همکاري (با دولت امريکا) مجبور ميشوند و در صورت اجبار، حاضر به دروغگويي و انتشار مطالب کذب و خلاف واقع هستند.
با اين اوصاف در دروغ بودن سناريوي اخير امريكاييها شكي نيست، اما اهداف آنان را بايد در مسائل ديگري جستوجو كرد از جمله:
۱- انحراف افكار عمومي از جنبش اعتراضي والاستريت و بيداري اسلامي در منطقه خاورميانه
۲- توطئه چيني و اتهام آفريني كودكانه عليه جمهوري اسلامي
۳- بازي تبليغاتي غرب عليه ايران و برهم زدن آرامش داخل كشوري كه براي ملتهاي آزاده الگوسازي ميكند
۴- ايران هراسي و اسلام ستيزي با خلق سوژههاي تكراري بر اساس يك دشمن فرضي
۵- فرافكني و بي ثبات كردن اوضاع ايران براي فرار از بحران سياسي و اقتصادي داخل امريكا
۶- فروش تسليحات نظامي به عربستان و ديگر كشورهاي همسايه ايران و كسب درآمد از اين طريق به منظور جبران ناكارآمديهاي اقتصادي در نظام سرمايهداري
۷- جلب همكاري دولتها روي يك محور براي تقويت موقعيت به خطر افتاده خود
۸- تحريك كشورهاي عربي براي همراهي عربستان در رو در رويي با ايران و انشقاق مذهبي و منطقهاي از اين طريق
طبيعي است در شرايط كنوني كه پرده تازهاي از تحولات اخير جهاني، پس از والاستريت در شهرهاي ديگر امريكا در حال رونمايي است، دولت ايالات متحده دستپاچه و سرگردان به دنبال آسيبرساني به ريشه اين حوادث يعني انقلاب اسلامي ايران باشد تا به جهانيان اين هشدار و پيام به ظاهر رعبآور را مخابره كند كه حركت در مسير آزادگي، استقلال، عدالت به شيوه انقلاب اسلامي ايران، عاقبت خوشي نخواهد داشت و دست آخر با ما و ابزار زور و قلدري ما طرف خواهيد شد. و اين به معناي آن است كه امريكا بيشتر از آنكه قصد حسابرسي از ايران را داشته باشد، هدف اصلياش حسابرسي از بيداري اسلامي و ملتهاي آزاده و عدالتخواه است كه ايران را الگوي خود ساختهاند.
تشكيل امت متحد اسلامي و همبستگي آن با ملتهاي عدالتخواه
اما در برابر اينگونه اقدامات كينه توزانه امريكا، پاسخ ايران چگونه بايد باشد؟ براي اين سؤال، جوابهاي متعددي وجود دارد كه هر كدام به فراخور رفتار سياسي ايالات متحده، عملي خواهد شد.
بي شك در صورت توطئه چيني امريكا عليه ايران و احتمالا دست زدن به اقدام نظامي يا امنيتي، پاسخ همان است كه رهبر معظم انقلاب اسلامی در خلال سفر به استان كرمانشاه، در جمع پرشور هزاران نفر از استادان، دانشجویان و دانشگاهیان فرمودند و به دشمنان ملت ایران هشدار دادند: «هر گونه توطئه و حركت مخرب و مزاحم با مقابله قاطع و پشیمانكننده جمهوری اسلامی روبهرو خواهد شد. »
اما در اوضاع كنوني به ويژه پس از اتهام زني امريكا عليه جمهوري اسلامي، تحليلگران سياسي خصوصا دستگاه ديپلماسي كشور بايد نقشه راه را براي گسترش موج بيداري اسلامي و آگاهي عمومي ملتها به روشني ترسيم كنند.
بي ترديد در شرايط فعلي بهترين اقدامات بايد در راستاي اجراي دستور رهبر معظم انقلاب اسلامي مبني بر تشكيل «امت متحد اسلامي» باشد كه تحقق اين امر خواه ناخواه منجر به همبستگي با «ملتهاي عدالتخواه» در برابر «دولتهاي مستكبر» خواهد شد. زيرا همانگونه كه شاهد بوديم فرياد ملتهاي عدالتخواه دقيقاً پس از حلول موفقيتها در بيداري اسلامي به پا خاست و بنابراين بايد گفت كه ريشه تمامي اين حوادث از يك منبع فطري تغذيه ميشود و به يك هدف مشترك الهي ختم خواهد شد كه اين خود حاكي از يك همبستگي آرماني ميان «امت متحد اسلامي» با «ملتهاي عدالتخواه» در برابر «دولتهاي مستكبر» در آينده است.
براي تحقق اين هدف متعالي توجه به نكات زير ميتواند كمكي در راستاي شادابي مداوم بيداري اسلامي و خروش ملتهاي عدالتخواه تا رسيدن به مقصد نهايي باشد:
۱- تنوير افكار عمومي از اتهامات واهي غرب عليه ايران
۲- دفاع جانانه و همه جانبه از بيداري اسلامي و خروش ملتها و كمك به پيشبرد اهداف آن
۳- دفاع از ملل مظلوم و تعليم درس ايستادگي در برابر ظالمان
۴- بازخواني عبرتهاي تاريخي انقلاب كبير اسلامي ايران براي مردم منطقه كه نشان دهد سرانجام مقاومت مستمر و آگاهانه، پيروزي بر پايه استقلال و آزادي در برابر زورگويان است
۵- يادآوري اتهامات و جنايات تاريخي اسرائيل و امريكا و نيز تاريخ چند قرن ظلم جهانخواراني چون امريكا از زمان كشتار سرخپوستان قاره امريكا و نيز چند دهه ظلم صهيونيستها از زمان اشغال فلسطين و نشر عميق تاريخ وحشيگري دولتهاي غربي در عرصه جهاني، به طوري كه ملتها از دلايل عجز و ضعف امروز خود بيشتر آگاه شوند و به خشم مقدس ملتها در برابر اوباش بينالمللي شدت بخشيده شود.
۶- كشاندن موج خشمگين بيداري به سمت عوامل اصلي درماندگي ملتها يعني دولتهاي مستكبر و پايهريزان نظام سلطه و نيز ريلگذاري در مسير بيداري به طوري كه راه اصلي آن به سمت آزادي قدس شريف باشد
۷- تشكيل گروههاي مردمي و دولتي در قالب سفيران بيداري اسلامي و دستهبندي آنان براي تشريح ابعاد و انتقال پيامهاي بيداري اسلامي به سطوح مختلف منطقهاي و جهاني
۸- ساخت و توليد فيلم، مستند، نمايش، تئاتر خياباني و تلاش براي اكران آن در كشورهاي ديگر
۹- برگزاري كنفرانس، سخنراني، مسابقات بينالمللي شعر، داستان، مقاله، تحليل، سرود، نقاشي و... و اهداي جوايز ارزنده به برندگان
۱۰- تبليغات گسترده رسانهاي و انتشار گزارشات اميدبخش سياسي، فرهنگي، اجتماعي در خصوص بيداري در راستاي تمركز توجهات جهاني به سمت بيداري اسلامي
۱۱- ارائه استراتژي ويژه، تحليل توسط مفسران سياسي، روشنگري و جلوگيري از انحراف در مسير بيداري اسلامي با نگارش كتاب، برگزاري ميزگرد و نيز تلاش براي رفع نقايص بيداري از جمله فقدان رهبر حاضر و ناظر در كشورهاي مختلف
۱۲- تلاشهاي ديپلماتيك در سطح بينالمللي براي محكوم كردن سركوب خونين قيامهاي مردمي از سوي دولتهاي خونخوار
۱۳- استخراج و انتشار آيات، روايات و پيشبينيهاي تاريخي كه حاكي از پيروزي مظلومان بر ظالمان است و ارسال اين پيامهاي اميدبخش به مردم كل دنيا
۱۴- نمادسازي براي بيداري اسلامي و انجام كارهاي نمادين در اين زمينه مانند: ساخت تنديس مقاومت در بيداري اسلامي، نامگذاري برخي از خيابانها و ميادين به نام شهداي بيداري اسلامي، دعوت از اسطورههاي بيداري اسلامي به ايران و در نظر گرفتن هدايا و امتيازات خاص براي آنان، طراحي يك نظرسنجي عمومي در قالب رفراندوم آزاد و تالار بحث و گفتوگو در فضاي مجازي با موضوع بيداري اسلامي كه بتوان از آراء و نظرات تحليلي و تبييني افكار عمومي در اين حيطه استفاده كرد، طراحي يك طومار اينترنتي به منظور ثبت نام افراد از اقصي نقاط جهان براي اعلام حمايت خود از بيداري اسلامي كه در اين زمينه ميتوان پس از رسيدن امضاها و تاييدات و نظرات مختلف به يك رقم مشخص، آن طومار را به عنوان يك سند بينالمللي برگرفته از افكار عمومي مردم جهان به سازمان ملل و ديگر سازمانهاي بينالمللي ارائه كرد، اعلام راهپيمايي عمومي براي حضور مردم ايران در صحنه به منظور اعلان همبستگي خود با بيداري اسلامي و تلاش براي بينالمللي كردن آن راهپيمايي مانند خشم عمومي ملتها در روز قدس، حضور فرزندان نورسيده انقلاب اسلامي ايران در حاشيه مرزهاي كشور و فرستادن چند ۱۰ هزار بادكنك و بادبادك منقش به نماد بيداري اسلامي و پيامهاي تصويري و گفتاري به همتايان خود در آن سوي مرزها با عنوان «جشن پيامك آسماني كودكان و نوجوانان ايراني به ملتهاي مظلوم منطقه».
البته اين حركات و فعاليتها زماني ميتواند به نتيجه مثبتي ختم شود كه اولاً در يك سير مداوم و به صورت دائمي باشد و ثانياً همراه با نظم و انضباط و بعد از تبادل نظر ميان دستگاههاي مختلف به منصه ظهور رسد.
ما بر اين عقيده ايمان داريم كه اكنون وقت وقوع يك زلزله در جهان براي تغيير گسلهاي سياسي بينالمللي و تبديل آنها بر اساس چينش اسلامي و الهي است. از پيش لرزههاي كوچكي چون اتهامات واهي غرب عليه جمهوري اسلامي ايران نبايد ترسيد كه زمان وقوع زلزله بزرگ نزديك است؛ زلزلهاي از غرش فطرت پاك و الهي و نگاه ديني انسانها كه در برابر زور، سلاح، گلوله و مكتب خونريزي متعلق به دوستان و ياوران شيطان، شكافهاي مذهبي و عقيدتي را از اهداف مشترك آسماني كه ريشه در مباني اسلامي دارد پر ميكند و شكي نيست كه در اين مسير پيروزي نهايي نصيب خداپرستان خواهد شد.
Zarghan20
نظرات شما عزیزان:
|